English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7209 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
utility U صنایع همگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
communally U همگانی
communal U همگانی
plenums U همگانی
plenum U همگانی
nonquota U همگانی
generals U همگانی
generable U همگانی
general U همگانی
public U همگانی
wall-to-wall U همگانی
universal U همگانی
mass education U اموزش همگانی
mass media U رسانههای همگانی
public instractions U تعلیمات همگانی
semipublic U نیمه همگانی
latrine U ابریز همگانی
family check U کیش همگانی
agora U همایشگاه همگانی
public building U بنای همگانی
cross examination U بازجویی همگانی
pissoir U ابریزگاه همگانی
pissoir U شاشگاه همگانی
long house U ماوای همگانی
hecatomb U قربانی همگانی
public health U بهداشت همگانی
universal trait U صفت همگانی
universalization U همگانی سازی
universal symbol U نماد همگانی
universal complex U عقده همگانی
holocausts U کشتار همگانی
holocaust U کشتار همگانی
generals U جامع همگانی
public U همگانی ملی
general U جامع همگانی
public domain software U نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software U نرم افزار همگانی
land sturm U نام نویسی همگانی
cafeteria messing U ناهار خوری همگانی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
holocausts U اتش سوزی همگانی
holocaust U اتش سوزی همگانی
pogroms U ازار وکشتار همگانی
pogrom U ازار وکشتار همگانی
public traffic U رفت و امد همگانی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
food industries U صنایع غذایی
key industries U صنایع اصلی
related industries U صنایع مرتبط
nationalized industries U صنایع ملی
metal industries U صنایع فلزی
handcraft U صنایع یدی
steel industries U صنایع فولادی
government owned industries U صنایع دولتی
heavy industry U صنایع سنگین
indigenous industries U صنایع بومی
indigenous industries U صنایع محلی
nationalized industries U صنایع دولتی
fine art U صنایع مستظرفه
handicrafts U صنایع دستی
figures of speech U صنایع بدیعی
figure of speech U صنایع ادبی
woodcraft U صنایع چوبی
heavy industries U صنایع سنگین
chemical industries U صنایع شیمیایی
key industries U صنایع کلیدی
imagery U صنایع بدیعی
consumer industries U صنایع مصرفی
primary industries U صنایع اولیه
common good U خیر عمومی یا صلاح همگانی
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
industrially U از نظر حرف و صنایع
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
heavy goods U محصول صنایع سنگین
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
indignation meeting U مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
community property U اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
Recent search history Forum search
1Youths are strongly influenced by the media
1فیلم اموزش صنایع دستی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
0 کاتین به انگلیسی چیست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com